38بهونه من برای زندکی
سلام عزیز دلم...
این روزها روی زانوهات چهار دست و پا می ایستی و مثل ژله عقب و جلو خودتو تلو تلو میدی... نگاه های سر شار از محبتت رو تقدیم میکنی و همه رو مست میکنی...
لثه هات سفید شده و کم کم باید دندون بیاری و خیلی بی تابی میکنی...
بعضی وقتا لثه گیرت رو دوست داری و بعضی وقتا نه... خیار های کوچک خنک رو از یخچال میدم دستت ، میزاری روی لثه هات تا بی حس بشه و ارومت کنه..
با رو روک از این ور خونه به اون طرفش میری و وقتی ساکت میشی بابا میگه الان معین در حال خرابکاریه میایم میبینم که اره واقعا همینطوره
پ و:بهونه زندگیم توای
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی