21واکسن 4 ماهگی
21واکسن 4 ماهگی سلام نفسم...
باز به ماهگرد تولدت که نزدیکتر میشدیم نگران واکسنت بودم.... 25 این ماه چهارمین ماهگرد تولدت باید میرفتی واسه واکسن ... که البته بزرگتر شدی و فهمیده تر... بردیمت بهداشت و اونجا یه واکسن خوراکی دادنت و یکی هم توی پات زدن.... الهی من بمیرم زودی زدی زیر گریه و شیر هم نخواستی... توبغلت گرفتم تا آروم بشی..
توی بهداشت وزنت رو گرفتن گفتن اصلا خوب نبوده و وزنت خوب اضافه نشده و باید کم کم غذای کمکی رو شروع کنیم... از بس که کم شیر میخوری و بیشتر دوست داری بازی بکنی....
خیلی نگران شدم اخه بعد از واکسن هم وضعیت بدتر شد و هیچی نخوردی... اومدم خونه واست برنج اب پز کردم و لعابش رو با کره و کمی شیر خشک دادم خوردی... ووووی که چقدر خوشت اومد...
اولش خیلی اروم اروم خوردی و میخواستی مزه مزه کنی... بعدش خوشت اومد و تند تند میخواستی بزارم دهنت ، تا میومدم قاشق رو ببرم توی ظرف دستت رو میکردی تو دهنت... وقتی هم سیر شدی با دستت میکوبیدی توی قاشق که بریزه... قربونت برم پسر بازیگوشم...
از روز واکسن تا فرداش کلی بیحال بودی ولی این غذای کمکی کار خودش رو کرد و کلی سرحالت اورده.. یکی از دوستان توی نینی سایت گفت بجای مولتی ویتامین بهت ویتان بدم اشتها بیای که واقعا موثر بود تو این 3 روز...
یکم گلوت خس خس میکنه ....ای کاش زودی خوب بشی...
دلم نمیخاست پست که توش ناراحتیه بذارم ولی نمیشد دیگه...
پ ن: دوستت دارم عشقم
مشتاقانه منتظرم : وزنت بره رو نرمال
