معینمعین، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره

عشق مامی و پاپا

6تولد 2 ماهگی و واکسن

1391/12/25 14:07
نویسنده : مامان معین
152 بازدید
اشتراک گذاری

سلام تموم زندگیم...

امروز تولد 2 ماهگی توه و داری روز به روز بزرگتر میشی و شیر مرد من..

امروز بردمت حمام و با بابا توی تشت خرسی حمومت دادیم... دومین بارمون بود... بار قبل 40 روزگی حمومت دادیم که چون بار اولمون بود و خیلی ریزه میزه بودی موهات رو نتونستیم تمیز بشوریم..که چند روزبعدش بردیمت خونه مامان جون... خاله بزرگ اومد تمیز شستت..

امروز جون جمعه بود مجبور شیدم 5 شنبه ببریمت واکسن 2 ماهگیت رو بزنیم.. بابا پاهات رو گرفته بود و توی جفت پاهات واکسن زدن... من از پشت پرده اتاق گوشهامو گرفته بودم صدای گریت رو نشنوم.. وقتی واکسن زدنت تموم شد واست شیر درست کردم اومدم بهت بدم تا ساکت بشی ... واسه اواین بار اشک ریخته بودی... وای که دلم ریش شد... اشک از کوشه دوتا چشمات سر خورده بود.. یکم شیر خوردی و آروم شدی... مرسی پسر صبورم که همیشه با مامان همکاری میکنی.. میدونی که من دلش رو ندارم اشک و دردت رو ببینم...

خانوم بهداشت گفت 2 ساعت حوله سرد بزارم بعدش گرم.. یه قطره استامینفون هم داد م هر 4 ساعت 10 قطره بهت بدیم...اومدیم خونه از ساعت 12/5 تا 2 واست حوله سرد گذاشتم و بعدش تا ساعت 9/5 شب حوله گرم... اتو هم خراب شده بود روی بخاری گرم میکردم واست...

دیگه کمرم درد گرفته بود از بلند شدن و نشستن.. اخه حوله فوری سرد میشد باید عوضش میکردم... بابا تلفن کرد به عمه جون کوچیکه ... عمه گفت نیازی نبوده این همه ساعت حوله داغ... 2 بار کافی بودهخمیازه...

البته تو این میون یه بار دیگه هم گریه کردی و باز اشک ریختی... عزیز دلم .. منو ببخش کاری از دستم بر نمیاد واسه تو مهربونم

 

پ و: دیگه اشکت رو نبینم عزیزم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

گلپر
12 فروردین 92 17:30
اميدوارم هميشه سالم زير سايه پدر و مادرش باشه عزيزم .





فدات دوست عزیزم